همه با یک نام و نشان، به تفاوت هر رنگ و زبان
روز دوم همایش «آموزش در مسیر محرومیتزدایی» نیز همانند روز قبل، تجلی به هم پیوستگی نقاط مختلف ایران به هم بود. چهار سخنران از استانهای کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، کرمان و خوزستان به ارائه تجربیات ارزنده خود در مسیر آموزش «با هدف محرومیت زدایی» پرداختند. نمیتوان انکار کرد که شنیدن تجربیات کسانی که سالهای زندگی خود را خالصانه برای ایجاد تغییر در محیط خود و آینده کودکان سرزمینشان صرف کردهاند، امید و انگیزه برای تلاش را در شنونده قوی میکند. در ادامه، به مرور صحبتهای هر یک از این سخنرانان میپردازیم.
اولین ارائه توسط آقای اسماعیل آذری نژاد، روحانی نام آشنایی برگزار شد که این روزها دنبالکنندگان زیادی از طریق صفحه اینستاگرام و توییتر ایشان و پادکست و کانال تلگرام، تجربیاتشان را دنبال میکنند. آقای آذری نژاد بعد از تحصیل در حوزه و دانشگاه، به استان خود یعنی کهگیلویه و بویراحمد برگشتند و اکنون بیش از ۶ سال است که در زمینه قصه خوانی و بازی برای کودکان و نوجوانان مناطق کمتربرخوردار این استان فعالیت میکنند. ایشان راهِ گذر از محرومیت را دانایی و توانایی میدانند و فعالیت خود را روی کودکان مناطق روستایی متمرکز کردهاند. به نظر آقای آذری نژاد، از آنجایی که اکثر معلمین روستا از شناخت و دانش کافی برخوردار نیستند و گاهی اوقات سرباز معلم هستند و یا مسئولیت دشوار تدریس چندین پایه را برعهده دارند، نیازهای آموزشی این کودکان پاسخ مناسبی پیدا نمیکند. از طرفی، بسیاری از والدین نیز به واسطه دغدغههایی مانند فقر و کار زیاد و یا به دلیل ناآگاهی، از نیازهای آموزشی کودکان بی خبرند و تمایل دارند که کودکان بیشتر در زمینه کارهایی اعم از گله داری و کشاورزی، نیروی کمکی آنها باشند. به نظر ایشان، این مسائل باعث شده است که کودکان روستا قوه خلاقیت ورزیدهای نداشته باشند یا اینکه نتوانند به راحتی کتابی بخوانند و مطالب آن را دنبال نمایند؛ همچنین دایره واژگان کمی داشته باشند و مهارتهای زندگی را ندانند.
۶ سال پیش آقای آذری نژاد با ۱۰ کتاب قصه از کتابهای کودکشان وارد این مناطق شدند و عمدا بچهها را در خارج از مدرسه و در مناطق طبیعی پیرامونشان جمع میکردند تا نشان دهند برای اثرگذاری نیاز نیست امکانات ویژه ای داشته باشید. بنا به تجربه ایشان حدود 95 درصد از بچههای روستا تا پیش از ورود ایشان کتاب قصه ندیده بودند. ایشان در حین قصه خواندن با کودکان صحبت میکنند و سعی میکنند تا حین مطالعه، گفت و گو پیرامون مطالب شکل بگیرد که باعث شکوفایی قوه تخیل و خلاقیت کودکان میشود.
از دیگر فعالیتهای ایشان میتوان به تاسیس کتابخانه، آموزش ضمن خدمت برای معلمان، اکران فیلم برای والدین، ایجاد اشتغال کوچک برای والدین فقیر (از طریق پرورش مرغ) و کاشت حدود ۴۰۰ درخت به همراه کودکان و واگذاری مسئولیت نگهداری و رشد هرکدام از درختان به یکی از کودکان اشاره کرد.
شعار آقای آذری نژاد، «قصه ، توپ و رنگ» است. در این راستا، در این سالها تعداد زیادی مدرسه را به کمک دانش آموزان رنگ آمیزی کردهاند. یکی دیگر از حرکات ارزنده ایشان، شبکه سازی در منطقه و آموزش بالغ بر ۷۰ نیروی بومی بوده است که هم اکنون به ادامه این فعالیتها میپردازند. همچنین ایشان و تیمشان کاربرگهایی طراحی کردهاند که آنها را کتابخانههای سیار همراه با هر کتابی که امانت میدهند، در اختیار کودکان میگذارند تا آنها بتوانند در حین مطالعه کتاب با شخصیتها همذات پنداری کرده و تفکر انتقادی را یاد بگیرند.
آقای آذری نژاد درباره معیارهای انتخاب کتاب، نکاتی مانند اینکه کتاب، مهارتهای زندگی را آموزش دهد، موجب پرورش فکر باشد و دنیای کودک را شاد و بانشاط بکند را اشاره کردند و گفتند در این مسیر، ایرانی یا غیر ایرانی بودن، و مذهبی یا غیرمذهبی بودن کتاب، عامل مهمی برای انتخابشان نیست.
ایشان در پاسخ به این سوال که آیا به فکر گسترش فعالیتهایشان خارج از استان هستند یا خیر، فرمودند که فعلا قصد ندارند از استان کهگیلویه و بویراحمد خارج شوند و به نظرشان بهتر است تا یک منطقه به خوبی پروش یابد تا این که کارهای پراکنده و با کیفیت کمتر انجام شود؛ البته انتقال تجربههایی به فعالین و علاقه مندان از دیگر استان ها انجام شده است.
ارائه دهنده بعدی، خانم فرحناز نژاد غفوری، متولد و ساکن جزیره قشم بودند. قشم، که بزرگترین جزیره خلیج فارس است، حدود ۶۰ روستا دارد. ایشان که ۱۵ سال سابقه آموزش کودکان دارند، به دنبال پاسخ این پرسش بودند که توجه به کودکان، چگونه میتواند به توسعه یافتگی جزیره کمک کند. به نظر ایشان، از توسعه کودکان تا توسعه انسانی مسیری وجود دارد؛ زیرا پرداختن به توسعه کودکان، توجیه اجتماعی، آموزشی، بیولوژیک و اقتصادی دارد. تمرکز ایشان بر کودکان ۶ ساله و کوچکتر است؛ از نظر ایشان این کودکان در عین محدودیتهایی که در امکانات دارند، هیچ محدودیتی در ذهن و عمل خود متصور نیستند. خانم نژاد غفوری با توجه به دغدغههایی که داشتند رشته تحقیقات آموزشی را در مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کرده و پایان نامه خود را با موضوع ارزیابی کیفیت مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم، مبتنی بر استاندارد بین المللی اکرز ( ECERS ) تدوین کردند. ایشان در این پژوهش کیفیت مراکز مهد و پیش دبستانی قشم را ارزیابی نمودند. نتایج کلی این ارزشیابی را در نمودار زیر میبینیم. از آنجاییکه هیچ کدام از شاخصها نمره بالای ۳.۵ دریافت نکردند، خانم نژادغفوری مصمم شدند که به انجام طرحی تحول آفرین در قشم مبادرت بورزند.
طرح «قشم ، جزیره ای برای کودکان» با هدف ارتقای کیفیت زیست کودکان شروع به کار کرد. در طی فعالیتهای سالهای اخیر، ایشان تلاش دارد که قشم را به سمت تبدیل شدن به یک جزیره دوستدار کودک سوق دهد. از فعالیتهای ایشان، میتوان به اولین کمپین ساحل پویا برای شن بازی کودکان، برپایی پویش همگانی «با من بساز» برای ساخت عروسکهای بومی جزیره با هدف ارتقای شاخص بازیهای نمایشی، برگزاری جشنواره « ریغ و پیش » به معنای شن و برگ نخل و طرح همگانی «هارگیز کردی» برای ترویج کتابخوانی با استفاده از این سنت بومی محلی (در روز نیمه شعبان کودکان با مراجعه به خانه همسایهها از آنها هدیه میگیرند) اشاره کرد.
به طور کلی، خانم نژادغفوری داشتن دوران کودکی مطمئن و قدرتمند را باعث بالاتر رفتن احتمال توسعه یافتگی به همراه رشدیافتگی منطقه میدانند.
در ادامه ی سخنرانیهای جذاب و متفاوت روز دوم همایش، آقای میثم لورگی، معلم و مدیر مدرسه و موسس انجمن راه مدرسه، به بیان تجربیات ۱۲ ساله خود پرداختند. ایشان که در رشته جامعه شناسی و حقوق تحصیل کردهاند، بعد از فراغت از تحصیل، به کهنوج در استان کرمان و به روستای خود بازگشتند و در مدرسهای که خودشان در آن تحصیل کرده بودند، به تدریس پرداختند. به واسطه آشنایی با مشکلات منطقه و دغدغهای که برای وضعیت دانش آموزان داشتند، فعالیتهای اجتماعی را در منطقه شروع کردند. به گفته ایشان، متاسفانه کهنوج در مسیر قاچاق مواد مخدر قرار گرفته است و خانوادههای بسیاری از دانش آموزان، درگیر خرده فرهنگ بزهکاری هستند؛ همچنین اعتیاد دانش آموزان و مسائل طایفهای و قبیله ای نیز از مشکلاتی است که گریبانگیر منطقه است.
آقای لورگی، فعالیت خود را در روستا در زمینه تغییر نگاه دانش آموزان متمرکز کردند. شعار ایشان برای دانش آموزانشان، « نظم، پرسشگری، کشف حقیقت و دوری از خشونت» است. به نظر ایشان، راه اصلاح جامعه از مدرسه میگذرد. چکیده فعالیتهای متنوع ایشان در ده سال گذشته به تاسیس انجمن راه مدرسه منتهی شد که در آن، معلمین دغدغهمند به حل معضلات روستا و ایدهپردازی برای شکوفایی بهتر استعدادهای دانش آموزان میپردازند.
ایشان به عنوان مثالی از کارگاههایشان، به کارگاه روزنامه خوانی اشاره کردند که باعث شد یکی از بچههای روستا خبرنگار روستای خود شود و اکنون مطالبات مردم را از طریق روزنامه محلی دنبال کند. از دیگر فعالیتهای ایشان میتوان به ستون راه مدرسه در روزنامه محلی رودبار زمین (نام دیگر منطقه ) اشاره کرد. در انتها، آقای لورگی دقایقی به صحبت با گویش محلی خود پرداختند که برای شرکت کنندگان بسیار لذت بخش بود.
به عنوان آخرین ارائه روز دوم، آقای محمود حسینی از دزفول به اختصار فعالیتهای خود در سالهای طولانی معلمی عشایر را تشریح نمودند. در ابتدا ویدئویی از سخنرانی ضبط شده ایشان که به طور اختصاصی برای همایش تهیه شده بود پخش شد(این ویدئو، بعدا در وبسایت مدرسه توسعه پایدار قرار خواهد گرفت). از دیدگاه آقای حسینی، عدم تناسب داشتهها و سبک زندگی و میراث عشایر با آموزشهای رسمی مدارس، چالش بسیار مهمی است. ایشان فعالیتهایی برای ثبت فرهنگ شفاهی منطقه داشتند و اولویت فعالیتهای آموزشیشان را ایجاد خودباوری در دانش آموزان عنوان کردند. به نظر ایشان، میراث فکری و فرهنگی عشایر بسیار ارزنده است و باید طوری عمل کرد که کودکان عشایر، ضمن خودآگاهی نسبت به داشتههای ارزشمند خود، حسرت داشتههای دیگران را نخورند و لذا با آموزش خودباوری، بایستی زمینه توسعه و شکوفایی را درآنان فراهم کرد.
همایش «آموزش در مسیر محرومیت زدایی» که به بهانهای برای جمع شدن بیش از 190 فعال و علاقه مند حوزه آموزش در مناطق کم برخوردار از تمامی استانهای ایران، تبدیل شده است، در روز سوم(جمعه)، به پایان خواهد رسید و به ویژه در پنل پایانی با حضور تمامی سخنرانان، به جمع بندی مباحث خود خواهد پرداخت.
(ثبت نام در روز پایانی همایش که جمعه و از ساعت 16 تا 19 برگزار خواهد شد: کلیک کنید)